کاغذهای سوخته

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست...

کاغذهای سوخته

سلام ای کهنه عشق من که یاد تو چه پابرجاست...

خداوند پاک

 

آسمان پاک بود ...خود را نشان داد...ایثار کرد و سایبان مردمی شد که فکر میکرد همیشه به او نگاه خواهند کرد و زیبایی اش را تحسین خواهند کرد.دریغا که مردم تمام آبیش را آلوده کردند!

دریا پاک بود...خود را نشان داد...تواضع کرد و زیر پای مردمی پهناور شد که فکر میکرد همیشه کنارش خواهند نشست و شکوه و زیبایی اش را تحسین خواهند کرد.دریغا که مردم کران تا کرانش را آلودند.

آسمان خواست برود ...پرنده ها به خاطر آسمان به دنبال قفس گشتند و آسمان به خاطر پرنده ها مانگار شد

دریا خواست برود...ماهی ها به خاطرش برای مرگ آماده شدند و دریا برای ماهی ها ماند...

خدا پاک بود...خود را نشان نداد و همیشه پاک می ماند اگر میدیدندش...اما پنهان ماند و خوب میداند کدام بنده دوستدار واقعی اوست...

خداوند...زیبای پاکی که حتی خود را به دیده شدن نیالود....

یا الله

نظرات 4 + ارسال نظر
من الغریب الی الحبیب جمعه 15 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 03:02 ق.ظ

یا خیر حبیب و محبوب
.
.
.
یا رفیق من لا رفیق له .
.
.
.
گر صوفی از لا دم زند من دم ز الا هو زنم

یاران شنبه 16 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 02:28 ب.ظ http://ansarehossein.blogfa.com

سلام
انتخابتون رو بعنوان سومین وبلاگ ما ه بهتون تبریک میگم
موفق باشی
تاسلام

هم ولایتی یکشنبه 17 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 09:18 ق.ظ http://www.masod-esmaili.blogfa.com

سلام هم ولایتی بر خواهر گل گلابم

بابا وبلاگ برتر . مبارک باشه . شرینی ازدواجم رو بهت نمیدم هیچی یه شیرینی هم باید بهم بدی . زود باش منتظرم .

ندی قهر می کنما .

موفقیت شما آرزوی ماست.

حدیث دوست سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 06:49 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد